محل تبلیغات شما

آمریکا – ایران
تقابل درمنطقه ی خاکستری
ازهمان فردای پیروزی انقلاب درسال1357 ، ایران به قهرمان فعالیت در" منطقه ی خاکستری"تبدیل شد واکنون چهاردهه است که آمریکا وجهان تلاش می کنند تاراهی برای مقابله با دکترین جنگ نامتقارن ایران بیابند. ت "حداکثرفشار" علیه ایران،پیامدهای بسیاری داشته که یکی ازآنها تشدید فعالیتهای ایران درمنطقه ی خاکستری بوده است که ازآن تحت عنوان " حداکثرمقاومت" یادمی شود(حمله به نفتکش ها،سرنگون کردن پهباد آمریکائی،حمله ی موشکی به تاسیسات آمریکادرمنطقه توسط گروههای نیابتی،حمله ی موشکی وپهبادی به تاسیسات نفتی عربستان،وبالاخره حمله ی موشکی به پادگانهای آمریکا درعراق به انتقام قتل قاسم سلیمانی). درعین حال،آمریکا وغرب نیزتدابیری رادراین رابطه اتخاذ کرده اند که اعزام ناوهای هواپیمابر وبمب افکن های " بی-52" به منطقه،استقرار سیستمهای ضدهوائی"پاتریوت" و"تاد" درکشورهای پیرامونی ایران،حملات سایبری به تاسیسات حساس ایران،سرنگون کردن حداقل دوپهباد ایران که به ناوگان آمریکانزدیک شده بودند، وایجاد یک ائتلاف بین المللی برای حفاظت ازمسیرهای دریائی منطقه،ازآن جمله می باشد.تاکنون، پرزیذنت ترامپ ازاعمال فشارنظامی مستقیم علیه ایران ،خودداری ورزیده است.
تقابل درمنطقه ی خاکستری،ازآن رو درجهان امروزاهمیت پیداکرده که آمریکاومتحدین این کشور،فقط به مفهوم جنگ وصلح درمناسبات بین المللی قائلند که البته ریشه در تاریخ وسنتهای حقوقی آنها دارد.این دوآلیسم،به بازیگرانی چون ایران جسارت بخشیده که بدون ترس ازمجازات،رویاروئی درمنطقه ی خاکستری راتاآستانه ی جنگ تمام عیاربه پیش برند.قدرتهای جهانی چون آمریکا،ازنظراقتصادی،نظامی،وفنی،آنچنان پیشرفته اند که کشورهائی چون ایران، توان رویاروئی مستقیم باآنهاراندارند.لذا،خصومت باایشان رابه منطقه ی خاکستری کشانده وباجنگ نامتقارن به مقابله بااین قدرتها می پردازند.آنهامی توانند، بدون ترس ازمجازات،دراین عرصه به عملیات نظامی غیرمستقیم،تروریسم، وفعالیتهای بزهکارانه(قاچاق،پولشوئی،رشوه خواری،جرائم سایبری وتجارت غیرقانونی اسلحه) مبادرت ورزند ودرصورت افشاء ، آنراانکارنمایند.
نظریه پردازان نظامی ایران،میان جنگ کلاسیک وغیرکلاسیک تفاوت قائلند.درجنگ غیرکلاسیک یانامتقارن،نقاط ضعف دشمن هدف قرارمی گیرد ونقاط قوت او خنثی می گردد، کمترین هزینه برای بیشترین دستاورد پرداخت می شود، وبرجنبه های اخلاقی،روانی وایدئولوژیک جنگ تاکید می شود.تئوریسین های نظامی ایران،ازتجربیات جنگ 8 ساله باعراق،بسیارآموخته اند وازاین آموخته ها درجنگ نامتقارن برای تغییروضع موجود درمنطقه سود می برند.ایران خواستاراخراج آمریکاازمنطقه، نابودی اسرائیل، وتبدیل شدن به قدرت برترمنطقه است ولذا، تلاش می کند باتاکتیکهای جنگ نامتقارن، به این اهداف نائل گردد.سرتیپ قاسم سلیمانی، بدون تردید، طراح ومجری اصلی تهای ایران درمنطقه ی خاکستری بود.سپاه قدس تحت فرماندهی او،جنگ چریکی ضدشناور درخلیج فارس،ایجاد زرادخانه ی موشکی دربرخی کشورهای منطقه،وسازماندهی گروههای نیابتی درسراسرخاورمیانه وشمال آفریقاراباجدیت دنبال می کرد.افزایش توان سایبری ایران درتهاجم به اهداف متخاصم نیزازابتکارات قاسم سلیمانی بود.
قاسم سلیمانی بادرس گرفتن ازتجربه ی جنگ 8 ساله،ازورود به جنگ متعارف امتناع می ورزید.اومی دانست که این جنگ، می تواند تاچه اندازه خونین،پرهزینه، وفرسایشی باشد.پیروزی سریع ارتش آمریکا برارتش عراقی که ایران 8 سال تمام نتوانسته بود آنرابه زانودرآورد،درس دیگری برای سلیمانی بود.اودرجائی گفته بود : " امروزه عمق استراتژیک ما، به فرسنگها دورترازمرزهای ایران منتقل شده وازآنجائیکه منطقه ی درگیری،ازمرزهای کشوردورشده لذا،برامنیت کشورافزوده گردیده است. مابجای اینکه بادشمنلن اسلام درتهران، کرمانشاه واصفهان بجنگیم،باآنهادرسوریه،عراق، یمن ولبنان ، روبرو می شویم." توسعه ی زرادخانه ی موشکی ایران نیز، درچهارچوب همین استراتژی دنبال می شود.ایران می داند که تحقق برنامه ی موشکی،ازیکسو هزینه ای به مراتب کمتراز تشکیل یک نیروی هوائی مدرن ومقتدردارد وازسوی دیگر، دشمن رابه استقرار سیستمهای پرهزینه ی پدافند موشکی وادار کرده و سیستمهای هوافضای دشمن رانیزازمرزهای ایران دورمی کند.قاسم سلیمانی، درکناررهبرایران،مبانی وچهارچوب جنگ درعرصه ی خاکستری را بدقت طراحی، فرمولبندی واجراء می کرد.آمریکا باهدف قراردادن قاسم سلیمانی،درواقع مغزمتفکرجنگهای نامتقارن ایران راازمیان برداشت.سلیمانی درآخرین روزهای حیات خود، سرگرم سازماندهی " لژیون خارجی شیعه" بااستعداد دویست هزاررزمنده ی آموزش دیده بود.
معهذا، استراتژی جنگ درمنطقه ی خاکستری ایران،نقاط ضعف متعددی نیزدارد. حمایت ازرژیمهای بدنام وتمداران فاسد وخودکامه درعراق،سوریه، ولبنان،دخالت دراین کشورها که دیریازود،موجب تحریک احساسات ضد ایرانی خواهد گردید،حمایت ازگروههای خشن وبدنامی چون طالبان والقاعده، ازجمله ی این نقاط ضعف می باشند.هزینه ی پیشبرد این استراتژی،باری سنگین براقتصادایران تحمیل می کند که حاصل آن ،چیزی جزفقر و تنگدستی مردم،بیکاری، فساد وعقب ماندگی اقتصادی نیست. لذا، تشدید نیتی های داخلی رانیزباید یکی از عوارض سرمایه گذاری برروی استراتژی جنگ درمنطقه ی خاکستری ذکرکرد.شعارمعترضین ایرانی مبنی بر" نه غزّه، نه لبنان، جانم فدای ایران" خود به این معنا اشاره دارد.طی سالیان اخیر، رژیم ایران حداقل 16 میلیارددلار خرج گروههای نیابتی خوددرمنطقه کرده است.نقض هنجارهای بین المللی ازطریق گروگانگیری،ترورمخالفان رژیم درخارج ازکشور،حمله به منافع کشورهای همسایه، وناامن کردن مسیرهای دریائی،ازدیگرنقاط ضعف استراتژی جنگ درمنطقه ی خاکستری ایران می باشد.
باروی کارآمدن دولت ترامپ، آمریکا تلاش می کند تااستراتژی منطقه ی خاکستری ایران را بااستراتژی منطقه ی خاکستری آمریکاپاسخ گوید.هدف این استراتژی، محدود کردن آزادی عمل ایران،جلوگیری ازگسترش برخوردها،تضعیف مقاومت حداکثری رژیم ایران، وخرید زمان برای به بارنشستن ت حداکثرفشار آمریکامی باشد.جنگ داخلی سوریه به آمریکا نشان داد که می توان درچهارچوب منطقه ی خاکستری،به رویاروئی موثروکم هزینه بااقدامات ایران وگروههای نیابتی اش درمنطقه پرداخت. اما لازمه ی موفقیت این استراتژی، احیای اعتبارآمریکادرمنطقه است.ترامپ سعی می کند تحریکات ایران را بی پاسخ نگذارد وبه هراقدام این کشور،پاسخی متناسب باآن بدهد.دولت آمریکا می خواهد به ایران بفهماند که می تواند مانند این کشور،به عملیات نامتقارن قابل انکار علیه منافعش دست بزند واین عملیات راتاآنجائیکه خون آمریکائی برزمین نریخته، به اهداف اقتصادی محدود نماید.تاکنون، اقدامات آمریکا، قابل پیش بینی بوده واین امر،کارتهران را درارزیابی ریسک وهزینه های احتمالی عملیات نامتقارن،آسانترکرده بود.شاید یک دلیل آنکه دولت ترامپ عملکردی غیرقابل پیش بینی دارد، مقابله باهمین ضعف باشد.البته دست آمریکا دراجرای این استراتژی، کاملاً باز نیست.اولاً این کشور، فاقد گروههای نیابتی درمنطقه است ولذا ضربات خود برمنافع ایران راباید توسط دولتهای دوست واردآورد. ثانیاً، ازآنجائیکه هیچیک ازکشورهای دوست آمریکا درمنطقه، بااین کشورپیمان دفاعی وامنیتی ندارد، لذا، پرزیدنت ترامپ ومردم آمریکا،تمایلی به اقدام نظامی دردفاع ازاین کشورها ندارند.این امر، دست تهران رادرحمله به متحدین آمریکادرمنطقه بازمی گذارد.درعین حال،آنچه که تهران " جنگ نرم آمریکا" علیه ارزشها ومبانی انقلاب اسلامی می نامد وآن را خطرناکترازحمله ی مستقیم نظامی به کشورمی داند، به مهمترین عرصه ی تقابل دوکشور درمنطقه ی خاکستری تبدیل شده است.بوخامت گرائیدن اوضاع اقتصادی ایران دراثرتحریمهای گسترده، جنگ نرم راشدت بخشیده است.انجام عملیات جنگ روانی، خرابکاری اقتصادی، وتسلیح اقلیتهای قومی، ازجمله اقدامات نرمی است که آمریکا به آن مبادرت می ورزد.این اقدامات، اگرچه موجودیت رژیم رابه خطرنمی اندازند، اما منابع کمیاب ایران رابجای سرمایه گذاری برروی توسعه ی اقتصادی وحمایت ازگروههای نیابتی، صرف امنیت داخلی می کند.به نظرمی رسد تاکتیکهای دیگردولت ترامپ برای اقدام علیه ایران درمنطقه ی خاکستری، موارددیگری رانیزشامل می گردد.ایجاد اختلال درفعالیت سپاه قدس،که به نظرمی رسد باکشتن قاسم سلیمانی تاحدود زیادی حاصل شده باشد، منفورکردن فعالیتهای سپاه قدس نزد مردم ایران ومنطقه،اختلال درفعالیت گروههای نیابتی ایران وازبین بردن آنهادرحدّ امکان، ممانعت ازایجاد خلاء امنیتی درمنطقه،حمایت ازنیروهای مخالف ایران درمنطقه،تعمیق شکافهای موجوددرمحورمقاومت بااعمال فشاربرحلقه های ضعیف آن(یمن، سودان، حماس و.)، قطع مسیرهای ارتباطی ایران باگروههای نیابتی اش،تضعیف پیوندهای اقتصادی میان ایران ومتحدین منطقه ای وهمسایگانش، وتشدید جنگ روانی بابرجسته کردن تضاد میان حرف وعمل جمهوری اسلامی،ازجمله ی این موارد می باشند. معهذا، آنچه که کاررابرای آمریکا دشوارمی کند،فقدان گروههای نیابتی،کمبود سیستمهای ضد موشکی، فقدان یک سیستم یکپارچه ی ضد موشکی درمنطقه وعدم تنوع مسیرهای صادراتی نفت وگاز،می باشد.البته آمریکا تاکنون به موفقیتهائی نیز نائل گردیده که وادارکردن ایران به اختصاص بودجه ی هنگفت به برنامه ی موشکی ودرعین حال خرابکاری دراین برنامه وتحمیل هزینه ی اضافی براین کشور، تحمیل هزینه ی سنگین به ایران درپیگیری برنامه های چریکی دریائی،اختصاص منابع بیشتر به امنیت داخلی،دامن زدن وتنوع بخشیدن به تهدیدات نظامی علیه تهران به منظوردشوارکردن وکند کردن روند مدرنیزاسیون دفاع ضد هوائی تهران، ازآن جمله می باشند.
تازمانی که آمریکا ت به صفررساندن صادرات نفت ایران رادنبال می کند،این کشوربر فعالیتهای خاکستری خویش درمنطقه ی خلیج فارس خواهد افزود.آنچه وضع راوخیم ترمی کند،اکراه آمریکا درپاسخ نظامی به تحریکاتی است که ایران توسط خود ویا گروههای نیابتی اش درمنطقه مرتکب می شود. به نظرمی رسد تازمانی که آمریکا به حملات نظامی ایران به متحدین منطقه ای اش پاسخ ندهد، این حملات همچنان ادامه پیداخواهد کرد.درعین حال، نباید فراموش کرد که کلیت استراتژی منطقه ی خاکستری آمریکا، درخدمت یک هدف اصلی قراردارد وآن جلوگیری ازگسترش مخاصمات موجود وتبدیل شدن آن به جنگ تمام عیار، به منظورفراهم آوردن فرصت لازم برای به بارنشستن ت حداکثر فشارمی باشد.
fmohammadhashemi@yahoo.com

FMOHAMMADHASHEMI.BLOGFA.COM

حزب کمونیست ازپارلمان عراق خارج شد

ایران : افول عمق استراتژیک

" حموشیم " : ائتلاف زنان برای صلح

ی ,جنگ ,آمریکا ,درمنطقه ,منطقه ,نظامی ,ی خاکستری ,درمنطقه ی ,منطقه ی ,ی موشکی ,می کند ,سرمایه گذاری برروی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سپاس خدای را...